Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@07:17:48 GMT

کمک فلسفه برای مقابله با شکست‌های به ظاهر لاینحل

تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۰۷۱۰۹

کمک فلسفه برای مقابله با شکست‌های به ظاهر لاینحل

فرارو- از نظر فلسفی برخی از انواع شکست‌ها جالب‌تر از انواع دیگر هستند. اگر نتوانید یک جلسه را به موقع برگزار کنید یا نتوانید به راحتی از خواب بیدار شوید در اردوگاه افراد با شکست‌های "کمتر جالب توجه" قرار می‌گیرید. با این وجود، دسته متفاوتی از شکست‌ها وجود دارند. شکست‌هایی که ممکن است عمیقاً بر درک ما تاثیر بگذارند و به عنوان تصور از خود شناخته می‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نمونه‌هایی از این شکست‌ها ممکن است شکست در نویسنده یا موسیقیدان موفق شدن، شکست در کسب مدرک دانشگاهی یا طلاق گرفتن از همسرتان باشد. این قبیل شکست را "شکست‌های وجودی" نامیده‌اند.

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن؛ این نوع شکست اغلب با مجموعه‌ای از احساسات منفی قوی همراه است. زمانی که در این مسیر متحمل شکست می‌شویم، ممکن است متوجه شویم که نه تنها ناامید شده‌ایم، بلکه به نوعی فاقد ارزش هستیم. زمانی که شکست به اندازه کافی قابل توجه باشد با از دست دادن امید همراه می‌شود. این نوع شکست به طور قابل قبولی شامل نوعی رنج روانی است.

علاوه بر این، شکست وجودی در برابر روایت غالب فرهنگی درباره شکست مقاومت می‌کند. این‌که شکست جزء ضروری موفقیت است.

به طور خاص در دهه‌های دوم و سوم زندگی از لحظاتی گذر می‌کنیم که همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود. بسیاری از ما در حلقه افرادی در رسانه‌های اجتماعی قرار داریم، جایی که همسالان ما موفقیت‌های شان را در روابط، شغل و خانواده به اشتراک می‌گذارند.

تردیدی نیست که برخی از انواع شکست در خدمت هدف هستند. برای مثال، اگر در یک سخنرانی عمومی متحمل شکست شوید با تلاش بیش‌تر سعی می‌کنید در سخنرانی‌های بعدی بهتر ظاهر شوید. 

چنین روایت‌هایی از موفقیت زمینه‌ای را فراهم می‌سازند که در آن به شکست و برخی از احساسات منفی مرتبط با آن معنا و ارزش می‌بخشد. این روایت‌ها در فرایند شکست مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرند. به افراد گفته می‌شود که علیرغم وجود شکست نسبت به موفقیت‌های بعدی امیدوار بوده و پایبند باشند. مانند ارائه یک سخنرانی یا یافتن یک شغل رویایی پس از انجام مجموعه‌ای از مصاحبه‌های وحشتناک.

در مورد شکست وجودی، تفسیر آن به عنوان بخشی از مسیر موفقیت ممکن نیست و انجام این کار ممکن است خطر خودفریبی را در پی داشته باشد. شاید همواره آرزو داشتید هنرمند شوید. این حرفه عمیقا با احساس شما از خود در هم تنیده است؛ احساس شما از این که چه کسی هستید، چه کاری انجام می‌دهید و برای چه چیز‌هایی ارزش قائل هستید. با این وجود، اگر ورشکستی مالی قریب الوقوع، شما را مجبور به رها کردن این رویا کند، ممکن است هیچ روایت موفقیت آمیز قابل قبولی برایش نداشته باشید. باید به صراحت گفت: «گاهی اوقات، شکست واقعا یک شکست است».

با این وجود، ممکن است سعی کنید یک روایت موفقیت آمیز در مورد احتمالات آینده به خود ارائه دهید (یا از روایت دیگران استفاده کنید). این روایت ممکن است شامل کلیشه‌هایی در مورد "یادگیری از شکست" باشد. این روایت‌ها در صورت مواجه‌تان با شکست قابل توجه در بدترین حالت خودفریبانه و نادرست و در بهترین حالت صرفا یک گمانه زنی به نظر می‌رسند. همانطور که "فردریش نیچه" فیلسوف آلمانی می‌گوید: «انسان رنج را انکار نمی‌کند. او آن را اراده می‌کند حتی به دنبال آن می‌گردد به شرطی که معنایی برای آن نشان داده شود هدفی از رنج بردن وجود داشته باشد. هر معنایی بهتر از بی معنایی است».

روایت‌های موفقیت از نظر روانی آرامش بخش هستند. این روایت‌ها به شکست‌های‌مان معنا و هدفی می‌بخشند. با این وجود، زمانی که شکست عمیق است ممکن است احساس پوچی به شما دست دهد. علاوه بر این، گفتن این روایات به خود ممکن است به این معنا باشد که ما از دیدن تاثیرات منفی شکست‌های‌مان بر خود و دیگران خودداری می‌ورزیم که به طور بالقوه باعث نتایج بدتری می‌شود.

پذیرش شکست لازم است. باید شناخت هوشیارانه‌ای نسبت به شکست وجودی و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن داشته باشیم. برای مثال، شکست فرضی شما برای هنرمند شدن شکست در دستیابی به چیزی است که از ارزش بالایی برخوردار است و این یک ضرر قابل توجه است. هم چنین، چنین شکستی مستلزم تجدید نظر در تصور شما از خود است که شکلی از آسیب به خود محسوب می‌شود. اگر در برابر "جستجوی یک روایت موفقیت آمیز" مقاومت کنید، به شکلی از خود دست می‌یابید که گروهی از فیلسوفان معروف به اگزیستانسیالیست‌ها آن را "اصالت" می‌نامند.

این یک نوع صداقت یا راستگویی با خود و موقعیت‌مان خواهد بود. چنین صداقتی به معنای دیدن شکست‌های وجودی خود با چشمانی روشن است چیزی که نیاز به قدرت روانی و شجاعت دارد. گذشته از این واقعیت که راستگویی و قدرت روانی، فضیلت‌هایی هستند که باید به دنبال پرورش آن در خود باشیم، دیدن چنین شکست‌های وجودی به وضوح می‌تواند ما را به تفکر در مورد آن چه در زندگی برای‌مان بیشترین ارزش را دارد سوق دهد. پایبندی به روایت‌های موفقیت که همواره به دنبال معنا بخشیدن به شکست‌ها هستند، درگیر شدن کامل با این پرسش مهم را دشوار می‌سازد که برای چه چیزی و چرا باید ارزش قائل شویم.

علاوه بر این، این اصالت می‌تواند نحوه واکنش ما به افراد دیگری که شکست وجودی را تجربه می‌کنند تغییر دهد. به جای آن که به آنان وعده دهیم که از شکست‌های‌شان درس خواهند گرفت و به جای پنهان کردن عمق آن چه آنان تجربه می‌کنند، ممکن است بتوانیم واقعاً شکست آنان را تشخیص دهیم و سعی کنیم به درستی نسبت به رنج روانی‌شان حساس باشیم. این نوع همدلی معتبر می‌تواند مبنای یک گفتگوی صادقانه‌تر و معنادارتر باشد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: روایت ها شکست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۰۷۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فلسفه نامگذاری ماه‌های شمسی چیست؟

شروع زمان‌سنج هجری خورشیدی روز جمعه «۱ فروردین سال ۱ هجری خورشیدی» (۲۹ شعبان ۱ سال قبل از هجرت) مطابق با ۱۹ مارس ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولینی) و ۲۲ مارس ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) است. البته روز اول سال یک هجری خورشیدی (از ۱ فروردین تا ۲۴ شهریور) ۵ ماه و ۲۴ روز قبل از هجرت پیامبر (کمتر از یک سال) است.

فلسفه نامگذاری ماه‌های شمسی

سال، فصل‌ها، ماه‌ها و روز‌ها

به گزارش بیتوته، این زمان سنج از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شده‌است و طبق زمان سنج جلالی ابتدای آن اعتدال بهاری در نیمکرهٔ شمالی است. با این فرق که مبدأ آن هجری است. طراحان زمان سنج جلالی، گروهی ریاضیدان و اخترشناس بودند که نامدارترین آن‌ها حکیم خیام ریاضیدان و شاعر ایرانی بود.

این‌ها به سفارش ملکشاه سلجوقی و با اصلاح زمان سنج یزدگردی به این زمان سنج جدید دست پیدا کردند. زمان سنج جلالی با حفظ شروع و طول سال با تغییر مبدأ، اسامی و طول ماه‌ها در قالب زمان سنج هجری شمسی برجی درآمده و باز با تغییراتی در طول ماه‌ها ضمن تنوع اسامی آنها، عنوان تقویم هجری شمسی پیدا کرد.

این تقویم بر پایه سال اعتدالی خورشیدی برابر با ۳۶۵٫۲۴۲۱۹۸۷۸ روز است؛ که سال تقویمی آن ۳۶۵ و ۳۶۶روز (کبیسه) می‌باشد.

هر سال دارای ۴ فصل با نام‌های بهار، تابستان، پاییز و زمستان است و هر فصل ۳ ماه دارد و هر ماه تقریباً ۴ هفته و هر هفته ۷ روز با نام‌های شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه (آدینه) دارد. هر سال با ۱ فروردین و فصل بهار شروع می‌شود.

بلندترین روز سال در ۱ تیر و بلندترین شب سال در شب یلدا (از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در ۱ دی) اتفاق می‌افتد. طول ماه‌های این زمان سنج در طول تاریخ و در کشور‌های گوناگون فرق داشته است، اما از حدود سال ۱۳۴۸ در ایران و افغانستان طول ماه‌ها یکسان است.

طول ماه‌ها در نیمه اول سال ۳۱ روزه و در نیمه دوم سال ۳۰ روزه است با این تفاوت که ماه پایانی (اسفند) ۲۹ روزه است و فقط در سال‌های کبیسه ۳۰ روز خواهد داشت.

نام ماه‌های دوازده‌گانه پارسی

نام ماه‌های دوازده‌گانه پارسی تماما برگرفته از متون کهن زردشتی است که ریشه در اعتقادات و باور‌های این آیین دارد.

- فروردین نام اولین ماه فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین (فرورتن) و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فرورد‌های پاکان و فروهر‌های ایرانیان است. فروردین شکل تغییر یافته واژه فروهر است به معنای نیروی پیشرو. فروردین جمع مؤنث واژه‌ی فرورتی در حالت اضافی است و به معنی فرورد‌های پاکان و فروهر‌های پارسایان است. پس «ین» علامت نسبت نیست.

- اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا به آن، اَشَه وَهیشتَه و در پهلوی اُرت وَهیشت گویند. مرکب از دو جزء است: اول اَرتَه به معنی درستی و راستی و پاکی و تقدس. دوم وهیشته صفت عالی از وِه به معنی به و خوبست و واژه‌ی مرکب به معنی بهترین راستی است.

در کل به معنی بهترین راستی است و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

- خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات، در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از دو بخش: بخش اول هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، پس هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. به معنی تندرستی نیز آمده و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

- تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی گفته می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می‌شود و کشتزار‌ها سیراب می‌شود. تیشتر را در زبان‌های اروپایی سیریوس خوانده اند. هر زمان تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد. تیر نام ستاره‌ای در آسمان هم هست.

- امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات، در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از سه بخش: اول ا، ادات نفی به معنی نه، دوم مرتا به معنی مردنی و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. مرداد نام آخرین امشاسپند هم می‌باشد. نام این ماه اشتباه مرداد تلفظ می‌شود که باید امرداد خوانده شود.

- شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می‌دانند. کلمه‌ای است مرکب از دو بخش: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و بخش دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن و ئیریه یعنی منتخب و آرزو شده و در کل یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده.

این ترکیب بار‌ها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور به معنی بهترین شهریاری یا مدینه فاضله، فرشته‌ای موکل بر آتش و موکل بر همه فلزات و تدبیر امور و مصالح و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم آمده است.

- مهر (پیوستن با مهربانی). نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است. در اسطوره‌های ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر می‌دانستند. در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر، و در فارسی مهر گفته می‌شود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. مهر به معنای محبت ومهربانی هم آمده است.

- آبان نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه است. آبان (آب‌ها (در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بار‌ها آپ به معنی فرشته نگهبان آب استفاده شده و همه جا به صورت جمع آمده است. کلا جلوه‌های طبیعی سودمند نزد ایرانیان خیلی ارجمند است پس بعضی روز‌های ماه به نام مظاهر طبیعی نهاده شده است. در این ماه از سال به طور معمول باران می‌بارد. آبان، در زمان سنج باستانی شروع زمستان بزرگ بوده است.

- آذر نام ماه نهم از سال خورشیدی و نام روز نهم از هر ماه است. آذر (آتش (در اوستا آتر و آثر، در پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان (هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می‌دادند. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می‌گیرد. سرما در این ماه به اندازه‌ای است که باید آتش روشن کرد.

- دی نام دهم از سال خورشیدی است. در بین سی روز ماه، روز‌های هشتم، پانزده و بیست و سوم هم به دی (آفریدگار، دثوش) موسوم است. برای این که این سه روز با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می‌پیوندند، یعنی هشتمین روز ماه را دی به آذر، نام روز پانزدهم، دی به مهر و نام بیست و سومین روز هر ماه دی به دین بود. دی (دادار، دانای آفریننده) در اوستا داثوش یا داد‌ها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و بیشتر صفت اهورامزدا است و آن از مصدر دا به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی) برای تعیین دهمین ماه استفاده شده است. دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

- بهمن نام یازدهم از سال خورشیدی و نام روز دوم از هر ماه است. بهمن (منش نیک (در اوستا وهومنه، در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از دو بخش: وهو به معنی خوب و نیک و‌مند از ریشه من به معنی منش است؛ بنابراین یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد. بهمن نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم هست.

- اسفند نام دوازدهم از سال خورشیدی و نام روز پنجم از هر ماه است. اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس (دراوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و گاه به اختصار سپندار و اسفند گفته شده است. اسفند یا سپنتا آرمیتی، آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه می‌گیرد. در ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده است.

پس در اسطوره‌های ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین محسوب می‌شده است. در بندهشن آمده که زن نیک مانند زمین نیک سختی‌ها را می‌گوارد و بر شیرین می‌دهد. از این روی جشن اسپندگان (۲۹ بهمن ماه امروزی) مخصوص زنان بوده است. در این روز مرد‌ها با دادن هدیه به زنان از ایشان قدردانی می‌کرده‌اند. اسفند به معنای فروتنی هم هست و نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

دیگر خبرها

  • سیگار نابودگر ظاهر و زندگی افراد؛ از آسیب‌های پوستی تا تهدید سلامتی
  • شکست سامانه پدافند هوایی آمریکا در مقابله با عملیات «وعده صادق»
  • اذعان صهیونیست‌ها به شکست آمریکا در مقابله با موشک‌های ایران
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • «اسکله شناور غزه» ظاهر انسانی و باطن نظامی
  • آنچلوتی: رئال مادرید در سطح خودش ظاهر نشد؛ بازی برگشت در برنابئو هیجان‌انگیز است
  • فلسفه نامگذاری ماه‌های شمسی چیست؟
  • گزارش جالب دویچه‌وله؛ روش های دور زدن تحریم ها ازسوی ایران و روسیه | چین در ظاهر هیچ نفتی از ایران وارد نمی‌کند؛ در عوض...
  • فلسفه نام‌گذاری ماه‌های شمسی چیست؟
  • انجام آزمایش تب مالت دامها نیازمند همکاری مردم در روستاها است